عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سکالای دل و آدرس paragalaydar.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 30
:: کل نظرات : 101

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 7

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 32
:: بازدید ماه : 71
:: بازدید سال : 832
:: بازدید کلی : 53733

RSS

Powered By
loxblog.Com

ترپه‌ ی دل

با من بمون
ساعت : | بازدید : 465 | نوشته ‌شده به دست باران سیاه | ( نظرات )
از صدایم اشک می بارد
آه من تنهاترین، تنهای این دنیام
هیچ یاری، مهربانی، هیچ همدردی
نیست حتی سایه ای اینجا
قلب من عمریست بغضش را فروخورده
اشک های تلخ من هم سخت، تکراریست
هستم اما از تهی هم نیست تر، گویا
بودنم همرنگ مرگی ممتد و جاریست
 
با من امشب چیزی از رفتن نگو
نه! نگو! از این سفر با من نگو
من به پایان می رسم از کوچ تو
با من از آغاز این مردن نگو
کاش می شد لحظه ها را پس گرفت
کاش می شد از تو بود و تا تو بود
کاش می شد در تو گم شد از همه
کاش می شد تا همیشه با تو بود
با من امشب چیزی از رفتن نگو
نه! نگو! از این سفر با من نگو
 
من به پایان می رسم از کوچ تو
با من از آغاز این مردن نگو
 
 
 
هوس تنهایی کرده ام. جای خلوتی می خواهم و صدای او که دائم بگوید
 ”دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم”
و من با صداش در خودم غرق شوم و بغض کنم و آرام گریه کنم تا کلافه شوم …
و بگویم: ” بس است دیگر! بگو دوستت ندارم، بگو از تو متنفرم، بگو برو گمشو!”
و او با بغض بگوید: ” دوستت ندارم، از تو متنفرم، برو گمشو!”
 و من از شنیدن آنها سبک شوم و بخندم و کیف کنم تا کرخ شوم و دوباره هوس کنم آن صدا از پشت پنجره باز با ناز و خنده سرک بکشد و آهسته بگوید: “هرچه گفتم دروغ بود، دوستت دارم، دوستت دارم”
و من دوباره سنگین بشوم و کیف کنم و فرو بروم و گریه ام بگیرد و دوبازه بازی شروع بشود و من التماسش کنم که بگوید دوستت ندارم و او بگوید: ” چون تو می خواهی می گویم دوستت ندارم، بس که عاشقت هستم به تو می گویم از تو متنفرم تا بخندی”
و بعد بپرسد : ” حالا راضی شدی ؟ سبک شدی ؟”
و من بگویم: “ نه، رفتن­ات، آمدن­ات، خنده­ات، گریه­ات، آشتی­ات، قهرت، عشقت، نفرت­ا­ت، دوری­ات، نزدیکی­ات، وصالت، فراق­ات، صدات، سکوتت، یادت، فراموشی­ات، مهرت، کینه­ات، خواندن­ات، نخواندن­ات و اصلاً بودن و نبودن­ات سنگین است، سنگین است، سنگین است.”
بگویم: ” اتفاق تو از همان اول نباید می افتاد و حالا که افتاده است دیگر نمی توان آن را پاک کرد یا فراموش کرد. اما شاید پاک کنی باشد تا مرا برای همیشه پاک کند.”
 
 
 

ین است زندگی من…

 
روزها از پی هم سپری میشوند و من با بغضی سنگین که در گلو دارم ،هر لحظه در انتظار دیدن نور امیدی از سوی تو به پنجره ی خاطراتم چشم دوخته ام …نیستی و نمیدانی مرور خاطراتت در مقابل چشمان خیس من چقدر زجر آور است
هرروز که می گذرد در پی راهی برای فرار از مرور خاطراتت هستم اما…
اما اکنون فهمیده ام که تمام خاطرات من با وجود تو عجین شده است …
پس همینجا می مانم در کنار پنجره ی خاطرات و آنها را مو به مو مرور میکنم و هر لحظه به خود می آیم و می بینم هرروز با مرور خاطرات شیرین باهم بودنمان و نبودنت در کنارم ،یک قدم به مرگ نزدیکتر میشوم…

آری این است زندگی من


|
امتیاز مطلب :
|
تعداد امتیازدهندگان :
|
مجموع امتیاز :


دانلود آهنگ